طرفداران فرضیه بازار کارایی سرمایه معتقدند که در بازار کارای سرمایه، سهامداران و در کل بازار در مورد رویدادهایی که تاثیری بر جریانات نقدی ندارند، گمراه نخواهند شد، زیرا بازار این توانایی را دارد که دست کاری های سود را تشخیص دهند.
۲-۷-۲ تسهیل قابلیت پیش بینی سود۱۲[۴۱]
وقتی که هموارسازی سود وجود داشته باشد، مدیریت و سهامداران می توانند راحت تر برنامه ریزی و بودجه بندی کنند. مدیریت می تواند برای سالهای آتی راحت تر برنامه ریزی کند و سهامداران و سرمایه گذاران در محاسبه بازده سهام و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری خود راحت تر اقدام می کنند. مدیران در صورت وجود سودهای پرنوسان نمی توانند براحتی برای آینده برنامه ریزی و بودجه بندی کنند. سهامداران نیز در مورد سودهای قابل تقسیم و پیش بینی قیمت سهام در آینده با مشکل مواجه خواهند شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پیش بینی جریان های نقدی آتی با توسل به سودهای هموار متوالی نسبت به سودهای واقعی متوالی که در بر گیرنده اقلام غیر مترقبه هستند برتری دارد.
مدیریت به منظور افزایش توانایی سرمایه گذاران برای پیش بیینی جریان نقدی آتی به هموارسازی سود دست می زنند و وجود هموارسازی سود این امر را تسهیل می کند.
۲-۷-۳ افزایش رفاه مدیریت۲۱[۴۲]
یکی از انگیزه هایی که باعث می شود مدیریت دست به هموارسازی سود بزند منافع مدیریت است. در اکثر واحدهای تجاری پاداش مدیریت تابعی از سود است و مدیریت برای دریافت پاداش بیشتر دست به
هموارسازی سود می زند( اسفیلد،۲۰۰۳،ص۷۹)۳۲ [۴۳].
یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود که مدیریت دست به هموارسازی سود بزند اینست که مدیریت امنیت شغلی میخواهد. همان طور که قبلاً نیز بیان شد سهامداران در شرکت هایی که دارای سودهای هموار می باشند رغبت بیشتری به سرمایه گذاری نشان می دهند و هم چنین ناپایدار بودن سود را ریسکی بودن شرکت می دانند، بنابراین مدیری که هموارسازی سود نکند احتمال دارد شغل خود را از دست بدهد و بر عکس مدیری که سودهای همواری را گزارش می کند ارزش سهام شرکت را بیشتر می کند و از طرف دیگر سهامداران نیز امنیت شغلی وی را تضمین می کنند.
این موارد به خاطر وجود تضاد منافع بین سهامداران و مدیران اتفاق می افتد چون مدیران دنبال منافع مادی و هم چنین امنیت شغلی هستند و سهامداران هم دنبال افزایش ثروت خود می باشند. در بعضی مواقع منافع مدیران موقعی تضمین می باشد که منافع سهامداران تضمین شده باشد و مدیران انگیزه قوی برای افزایش ثروت سهامداران دارند چون منافع خود در گرو افزایش رفاه سهامداران است. پس مدیران دست به هموارسازی سود و افزایش رفاه سهامداران میزنند نه به خاطر این موضوع که ثروت آنها زیاد می شود بلکه به این خاطر که منافع خود تضمین می شود. مخصوصاً زمانی که این رویداد رخ می دهد که حقوق و مزایای مدیران تابعی از افزایش ثروت سهامداران باشد. در این حالت مدیران با انگیزه ی بیشتری دست به هموارسازی سود خواهند زد.
بر مبنای فرضیه حداکثر سازی پاداش و حق الزحمه مدیریت در شرایطی که بین حق الزحمه و پاداش مدیریت با ارقام سود حسابداری رابطه وجود دارد، مدیریت آن دسته از روش های حسابداری را انتخاب می کند که هموارسازی سود را در پی داشته باشد و اگر حق الزحمه و پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری باشد در این حالت هموارسازی سود وجود دارد و بیشتر از حالتی که سود حسابداری بر مبنای حق الزحمه و پاداش مدیران نیست.
۲-۸ روش های مطالعه هموارسازی سود
سه روش ممکن را برای شناسایی رفتار هموارسازی سود وجود دارد
الف)تحقیق مستقیم از مدیران به روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه
ب)تحقیق از افراد مستقل حرفه ای
ج)آزمون اطلاعات پس رویدادی
برای آزمون اطلاعات پس رویدادی مدل های زیر مورد استفاده قرار می گیرد.
۱)مدلهای سنتی
۲)مدل ایمهاف
۳)مدل ایکل
۲-۸-۱ مدل سنتی
در این مدل فرض می شود که سود هنگامی هموار شده است که نوسان پذیری سود براساس یک مدل مورد انتظار کاهش داده شود. مدل سنتی به صورت ET=ET-1بیان می شود. پژوهشگران معمولاً از مدل های خطی روند زمانی نظیر مدل باکس-جنکیس۱ [۴۴]استفاده کرده اند. وجه مشترک همه مدلهای مورد انتظار اینست که تمامی آنها سود هر دوره Eγ را تابعی از زمان با یک نرخ رشد ثابت و یا سایر پارامترهای گزینشی فرض می کنند.
۱) t=yt-1+(yt-1-yt-2)
۲) t=yt-1+α(yt-1-yt-2)+β(yt-2-yt-3)+γ(yt-3-yt-4)
۳) t=yt-1(1- t-1)
۴) t= yt-1(1- αt-1+βt-2+yt-3)
یاد آوری میشود که ضرایب α وβ وy گزینشی هستند نماد سود مورد انتظار وt متوسط نرخ رشد در صنعت است ولی این مدل یک سری مشکلاتی دارد. ایکل۲[۴۵] معتقد است که تحقیقات انجام شده بر مبنای این چهارچوب نظری مشکلاتی ذاتی و متعددی دارند. اولین مشکل این است که بایستی برای آزمون، یک مدل مورد انتظار تهیه کنیم که در واقع کاری پیچیده و ذهنی است. زیرا ممکن است مدل مورد انتظار نتواند فرایند ایجاد و سری زمانی سود را به نحو مطلوب و قابل قبول توصیف نماید.
دومین نقطه ضعف مدل سنتی این است که آزمون، فقط یک متغیرهموارسازی، برای جریان سودهای هموارشده، در یک زمان معینی ممکن است به نتایج متعصبانه ای منجر شود. زیرا ممکن است یک شرکت در آن واحد از چندین متغیرهموارسازی استفاده کرده باشد. از نقاط ضعف دیگر مدل های سنتی اینست که فقط برای یک دوره زمانی هموارسازی را بررسی می کند و بایستی برای آزمون یک سری زمانی بررسی شود و این ضعف در مدل ایمهاف بر طرف شد.
۲-۸-۲ مدل ایمهاف۱[۴۶]
ایکل معتقد است که ایمهاف اولین محققی است که مدعی شده سودهای هموارشده می تواند تابعی از یک متغیر مستقل دیگری غیر از آنچه تا آن زمان عنوان شده بوده باشد خود ایمهاف از متغیر مستقل فروش به عنوان جایگزینی مناسب استفاده کرد. در مدل ایمهاف ابتدا سود و فروش به عنوان متغییر در یک رابطه رگرسیون زمانی به شکل زیر قرار می گیرند.
(زمان)+βα= سود
(زمان)+βα = فروش
سپس تغییر پذیری برای هر گرسیون بر مبنای اندازه R2 تعریف می شود. در نهایت به منظور تشخیص رفتار هموارسازی سود برای یک شرکت معین دو معیار تعریف می شود:
۱-هموارسازی سود زمانی واقع می شود که یک جریان هموار سود وجود دارد و در همان زمان رابطه ای ضعیف بین فروش و سود برقرار است و یا
۲-یک جریان هموار سود وجود دارد، در حالی که جریان فروش ناهمواری مشاهده می شود.
این روش نیز ضعف هایی داشت که بیشتر آنها را ایکل بیان کرد که در زیر آمده است.
۲-۸-۳ مدل ایکل۲[۴۷]
ایکل انتقاداتی را که بر مدل ایمهاف وارد می کندکه به شرح زیر می باشد:
اولین مشکل مدل ایمهاف اینست که تعریف جامع و روشنی از هموارسازی را ارائه نمی کند. دومین مشکل مدل ایمهاف در میزان اعتماد او به عنوان یک معیار اندازه گیری تغییر پذیری است. در مدل ایکل این نقاط ضعف رفع شده است. چهار چوب نظری مدل ایکل موسسه هموارساز را به عنوان واحدی تعریف می کند که چندین متغیر حسابداری را به گونه ای بکار می گیرد که برآیند تاثیرات آنها نوسان پذیری سود را به حداقل برساند یکی از نقاط ضعف مدل های سنتی استفاده از یک متغبر برای هموارسازی می باشد در حالی که در مدل ایکل از چنیدین متغیر استفاده شده است و یکی از نقاط ضعف مدلهای سنتی بررسی هموارسازی در یک دوره می باشد که این ضعف نیز در مدل ایکل رفع شده است چون مدل ایکل چندین دوره را بررسی می کند. مدل ایکل بر اساس چهار پیش فرض طراحی شده است که به صورت روابط جبری زیرنشان داده می شود:
به طوری که:
۱) I=S-(VC%×S)-FC+X
I=S-(VC%×S)-FC+X
ثابت است ۲)VC%
۳)FCtFCt-1
۴)COV(S,FC)=0
I:سود
S:فروش