استفاده از ساختار شکست ریسکها
برای شناسایی ریسکهای یک پروژه یکی از راه ها، استفاده از نمودار ساختار شکست ریسکها میباشد. طبقه بندی ریسکها بر اساس سلسله مراتب آنها کمک می کند تا ریسکهای محتمل یک پروژه بهتر شناخته شود. در شکل ۲-۳۲ نمونه ای از ساختار شکست ریسکها آمده است. البته باید توجه داشت ریسکهای پروژه ها الزاماً مشابه نمی باشد و با توجه به ماهیت آنها، ریسکها نیز متفاوت خواهد بود. (سبزهپور، ۱۳۸۹)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۲-۳۲- ساختار شکست ریسکهای پروژه
استفاده از چکلیستها
استفاده از این روش امکان فراموش شدن و از قلم افتادن ریسکها را کاهش میدهد. اگر پروژه های مشابهی قبلاً انجام شده باشد از چک لیست کاملتری برخوردار خواهیم بود و کارایی این روش را افزایش خواهد داد. (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
چکلیستها تنها زمانی میتوانند در شناسایی ریسک مفید شوند که به طور کامل و مناسب مورد استفاده قرار گیرند. باید توجه داشت که شناسایی ریسک با بهره گرفتن از دسته ریسک، نباید به عنوان اولین روش درنظر گرفته شود. به عنوان مثال، شاید لازم باشد که ابتدا مشخص شود چه ریسکهایی در رابطه با فنآوری، در پروژه وجود دارند. از هر روشی که برای شناسایی ریسک استفاده گردد در نهایت باید ریسکهای کلی پروژه و ریسکهای هر یک از فعالیتها شناسایی شوند. زمانی که گروه به اندازه کافی بر روی این موضوع متمرکز شد، فهرست مربوط به دستههای ریسک و فهرست ریسک جهت شناسایی و آشکار ساختن ریسکهایی که ممکن است نادیده گرفته شده باشند، ارائه میگردد. چرا که امکان دارد یک دسته ریسک به طور کل فراموش شده باشد که اغلب خطایی رایج است. (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹) مدیر پروژه باید همواره فهرستی از دستههای ریسک را در خلال شناسایی ریسک به همراه داشته باشد و آنچه که برایش اهمیت دارد این است که کلیه دستههای ریسک، کشف و شناسایی شوند و نحوه شناسایی ریسک در الویت قرار ندارد. فهرست کلی دستههای ریسک شامل ریسک های فنی، کیفی یا عملکردی، ریسکهای مدیریت پروژه، ریسکهای سازمانی و ریسکهای خارجی میباشد. (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
تعدادی از دستههای ریسک که معمولاً نادیده گرفته میشوند عبارتند از: مدیریت پروژه (مانند پشتیبانی ناکافی، تجربه ناکلافی در زمینه برآورد، کیفیت نامناسب برنامه پروژه)، فرهنگی (حتی در مورد پروژه هایی که فقط در ایران اجرا می شوند)، کیفیت، رضایت ذینفعان، سازماندهی شرکت (یا فقدان آن، از جمله عدم الویتبندی پروژه ها، بودجه ناکافی، عدم توجه و تمرکز بر مدیریت تعاملات پروژه های چندگانه، عدم تأیید نهایی منشور پروژه)، قراردادها، فروشندگان و تأمینکنندگان، تغییرات بازار، تغیرات مشتری های رقبا.
چک لیست باید تنها زمانی در اختیار تیم ریسک قرارگیرد که تعداد قابل توجهی از ریسکها و دستهها شناسایی شده باشند. بدین ترتیب تیم ریسک می تواند با بهره گرفتن از چک لیست، به ایدههای جدیدی دست پیدا کند. چک لیست هر چقدر هم که جامع و کامل باشد، ولی باز هم این امکان وجود دارد که در برگیرنده کلیه ریسکها نباشد. برای شناسایی ریسک، بهتر است ابتدا به اندیشه فردی پرداخته شود، سپس به اندیشه گروهی. نکته اینجا است که اگر پس از پرداختن به اندیشه فردی، از فهرست ریسک استفاده شود، ریسکهایی که در فهرست ریسک عنوان نشدهاند، کشف خواهد شد. مطالعات صورت گرفته در این زمینه حاکی است که استفاده از فهرست ریسک، تعداد ریسکهای شناسایی شده را بیش از ۳۰ درصد افزایش می دهد.
استفاده از روشهای کتابخانهای و بررسی مستندات (جستجوهای کتابها، مقالات، متنهای علمی و تجارب کسبشده و …)
از طریق بررسی سوابق تاریخی پروژه های پیشین میتوان ریسکها را شناسایی و آشکار نمود. بدینمنظور، باید مواردی چون؛ فهرست دستههای ریسک، فهرست ریسکها، احتمال و تأثیر ریسکها، برنامه های پاسخ به ریسک، تجارب کسبشده و مقالات و کتب و نشریات مربوط به ریسک مدنظر قرار گیرد. (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹)
با بررسی سوابق پروژه های قبلی، تا حد زیادی در زمان مدیریت ریسک صرفهجویی شده و از تکرار اشتباهات گذشته، جلوگیری می شود. با بررسی مستندات پروژه جاری نظیر برنامه ها و فرضیات نیز امکان شناسایی ریسکهای بیشتری فراهم می شود. این کار را میتوان به صورت گروهی یا انفرادی و در سطوح کلی و جزئی، توسط افرادی که بیشترین آشنایی را با موارد یاد شده دارند انجام داد. بدینمنظور باید در پروژه های فعلی به مواردی چون ورودی های مدیریت ریسک، مستندات مرتبط با الزامات پروژه، نقشهها، مشخصات فنی، قراردادها و سفارشهای خرید توجه شود: (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
استفاده از روش های ایده پردازی گروهی
تکنیک ایدهپردازی امروزه از محبوبیت زیادی برخوردار میباشند. زیرا تجربه شده که حجم ایدههای فرد در گروه دو برابر ایدههای او در تنهایی است. (PMBOK:2008) مهمترین این ایده ها در زیر مرور میگردد.
۲-۳-۱۲-۴-۴-۱- تکنیک طوفان فکری
در حقیقت، طوفان فکری جلسهای است که جهت حل مشکلات یا دستیافتن به ایدههای جدید برگزار می شود. این روش رایجترین تکنیک شناسایی ریسک است در سایر موضوعات مربوط به مدیریت ریسک نیز استفاده می شود. (سبزهپور، ۱۳۸۹)
هدف از به کارگیری طوفان در این قسمت، دستیابی به فهرستی از ریسکهایی است که در فرایند تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار میگیرند. با ارائه نظرات مختلف و بررسی آنها توسط گروه، منابع ریسک شناسایی می شود و در ادامه ریسکها بر حسب نوع دستهبندی میگردند. (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
طوفان فکری تسهیم سادهای از اطلاعات و نظرات افراد است، بدون اینکه نگاهی انتقادی به موضوع وجود داشته باشد. این روش اطلاعات افراد شرکتکننده را بدون ارزیابی آنها دریافت و ثبت می کند. به عبارت دیگر هیچ محدودهای برای اطلاعات و نظارت نیست و در واقع افراد تشویق میشوند تا نظرات و ایدههای خود را خارج از مرزبندیهای موجود ارائه کنند. مدت زمان اجرای این تکنیک تا حد زیادی بستگی به افراد شرکتکننده و تمایل آنها برای شرکت در جلسه و تسهیم اطلاعات میباشد. عموماً قابلیت اعتماد به این تکنیک پایین میباشد. اگرچه بعضی از ایدههای ارائه شده بسیار ارزشمند است ولی مانند الککردن گندم از کاه میباشد. طوفان فکری، الزاماً بهترین انتخاب برای شناسایی ریسک نبوده و نباید به عنوان تنها راه برای شناسایی ریسک تلقی شود، چرا که قادر نیست همه ریسکهای موجود در پروژه را مشخص نماید. (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹)
۲-۳-۱۲-۴-۴-۲- روش گروه اسمی یا گروه کاغذی
این روش مشابه تکنیک طوفان فکری است با این تفاوت که منظور از واژه کاغذی این است که اجازه ارتباط شفاهی به افراد داده نمی شود تا ایده ها در هم تاثیر نداشته و یکدیگر را محدود نکنند. (سبزهپور، ۱۳۸۹)
در این روش اعضای گروه مدیریت ریسک در جلسه گردهم میآیند و در ابتدای کار مساله برای آنها تشریع می شود. سپس اعضا نظرات خود را به صورت مستقل، مکتوب می کنند. سپس نظرات مکتوب جمعآوری شده ، طبقه بندی شده ودر تابلویی در معرض دید همه اعضا قرار میگیرد، بدون آنکه مشخص باشد نظرات مذکور متعلق به کدام شخص میباشد. در این مرحله اعضا به بحث و گفتگو و نقد و بررسی ریسکهای اعلام شده پرداخته و در نهایت ریسکها را با رای مکتوب انتخاب و مشخص مینمایند. (الوانی، ۱۳۸۷) مزایای استفاده از تکنیک گروه اسمی را می توان به شرح زیر نام برد:
روشی سریع برای دستیابی به تفکرات و اندیشه های گروهی است.
درجهبندی نمودن ریسکها، موجب پذیرش و قبول نتایج توسط گروه می شود.
با این روش میتوان از افرادی که در حاشیه پروژه قرار دارند را در فرایند شناسایی ریسک گنجاند.
این روش امکان کشف و شناسای ریسکهای سطح بالا را فراهم میسازد.
تنها عیب و نقطه ضعف تکنیک گروه اسمی این است که، انکان داردریسک مهمی توسط یک از اعضای گروه شناسایی شود ولی مورد پذیرش گروه قرار نگیرد و در فهرست نهایی ریسکهای اصلی گنجانده نشود. بنابراین انتخاب اعضای گروه بسیار مهم است. (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹)
تکنیک دلفی
با بهره گرفتن از تکنیک دلفی، میتوان از میان نظرات مختلف کارشناسی، به ایدههای توافقی دست یافت. با این روش میتوان نظرات کارشناسان را در خصوص ریسکهای موجود در پروژه، تجزیه و تحلیل کمّی ریسکهای شناسایی شده، اقدامات لازم و … به صورت بینام جمعآوری کرده و چکیده آن را به گونه ای که مورد توافق جمع نیز قرار گرفته باشد، استخراج نمود. این روش تلفیقی از فکرنویسی و همهپرسی[۶۹] میباشد. (سبزهپور، ۱۳۸۹)
این تکنیک داده های نسبتاً قابل اعتمادی را برای تجزیه و تحلیل کیفی فراهم می کند. طبیعت تکرارشونده این فرایند و بازنگریهای لازمه، دقت نتایج را بالا میبرد ولی انتخاب نامناسب افراد خبره و نیز پرسشهای ضعیف می تواند منجر به نتایج ضعیفی گردد.
مهمترین مساله در این تکنیک، زمانبر بودن آن است. با اینکه پست الکترونیکی راه سریعتری را برای انجام این کار به وجود آورده است، ولی با این حال این تکنیک چندین روز به طول میانجامد، اگر چه بعضی از سازمانها کیفیت نتایج حاصل شده را مهم و ارزشمند میدانند. توصیه شده است از این تکنیک در مواردی استفاده شود که خبرگان پروژه نتوانند برنامه زمانی خود را جهت حضور در فرایند جمعآوری اطلاعات تنظیم کنند، فاصله جغرافیایی آنها را از هم جدا کند و یا گردهمایی آنها در یک محل منجر به حساسیت و اختلاف زیادی شود. (الوانی، ۱۳۸۷)
مزایای استفاده از تکنیک دلفی عبارتند از: (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹)
کاهش اطلاعات جانبدارانه و عدم تأثیر بی مورد اشخاص در نتایج
همه افراد در خصوص ایده های کارشناسی حاصل از این روش، اتفاق نظر خواهند داشت.
این تکنیک می تواند به صورت مجازی نیز استفاده کرد.
این تکنیک می تواند روی جزئیات پروژه یا ریسک های کلی پروژه تمرکز نماید.
از جمله معایب استفاده از تکنیک دلفی می توان به موارد زیر اشاره نمود.
مدت زمان انتظار جهت دریافت پاسخ کارشناسان ممکن است طولانی باشد.
تیم ریسک باید توانایی تفسیر نظرات کارشناسی را داشت
ه باشد.