۲-۱۵ )عوامل موثر بر شکل گیری هویت
آقای دکتر حسین لطف آبادی در کتاب روانشناسی رشد عوامل موثر بر شکل گیری هویت را بدین ترتیب بیان می دارند :
۱- عوامل شناختی : تحقیقات مختلف ( تحقیقات بایرز و کاندلر[۸۲] ، واترمن ، و برزانسکی[۸۳] ، حاکی از آن است که نوجوانانی که به رشد شناختی متناسب با این دوره از رشد رسیده اند از کسانی که به این سطح از تفکر رسیده اند موفقیت بیشتری در حل مسائل مربوط به هویت خود نشان می دهند .
۲- عوامل مربوط به والدین : نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل گیری هویت آنان موثر است . پژوهشهای مارکستروم _ آدامز و گراته وان موید این مطلب است . شاید علت این امر آن است که شکل گیری هویت در آغاز مستلزم همانندسازی با پدر و مادر است و همانندی با ویژگیهای آنان وقتی انجام می شود که نوجوانان به آنها دلبستگی داشته باشند .
۳- عوامل مربوط به مدرسه : موفقیتهای تحصیلی در طول سالهای مدرسه و قبول شدن بعدی را در شکل دهی هویت متاثر می دانند همچنین الگو برداری از سایر دانش آموزان و دانشجویان در رشد هویت موثر است .
۴- عوامل اجتماعی – فرهنگی : شاید بتوان گفت که تاثیر زمینه های اجتماعی – فرهنگی بر چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان از سایر عوامل بیشتر است . در فرهنگ قدیمی تر از نظر شکل گیری هویت از بزرگساالان تقلید می شده است اما در فرهنگهای جدید و جوامع باز اینطور نیست و تسلیم طلبی در شکل گیری هویت جای خود را به درگیری و جستجو گری داده است .ایشان همچنین ترتی تولد و فاصله سنی فرزندان در خانواده ، رفتار نوجوانان ، گفتگو در جریان تعارضات و خیالپردازی را از عوامل در شکل گیری هویت در سنین نوجوانی می دانند . ( حسین لطف آبادی ، ۱۳۸۲، ۱۳۱)
لورا برک [۸۴] در کتاب روانشناسی رشد ۲ با عنوان : عواملی که بر تشکیل هویت تاثیر می گذارند عوامل زیر را مورد بررسی قرار می دهد .
طبق نظریات بزونسکی ۲۰۰۴ ، گروت ونت و کوپر۱۹۹۸ و ریز و یونس ۲۰۰۴، زیمرمان و بکر۲۰۰۲ والدین را در شکل گیری هویت تاثیر گذار می داند .
همچنین تعامل با گروه همسالان که در تحقیقات فلشمن و باستین در سال ۱۹۹۹به آن پرداخته شده است .
طبق پژوهش کوپر در سال ۱۹۹۸ مدارس و جوامعی که فرصت های غنی و متنوعی برای کاوش فراهم می آورند نیز به تشکیل هویت کمک می کنند . فعالیتهای فوق برنامه ای که نوجوان را قادر می سازد تا نقش های مسئولانه را بر عهده بگیرند .معلمان و مشاورانی که دانش آموزان را ترغیب می کنند و برنامه های شغلی که نوجوانان را در دنیای عملی کار بزرگسالان غرق می کنند ، می توانند کمک شایانی کنند .(لورا برک،۱۳۸۸،۷۵)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
علی قنبری برخی عوامل و مولفه های موثر در شکل گیری هویت را به شرح زیر بیان میدارد :
۱- آموزش غیر رسمی .
۲+ مشارکت خانواده در فعالیتهای سیاسی و عبادی .
۳- شخصیت فردی.
۴- اوقات فراغت و تفریحات و وسایل ارتباط جمعی.
۵-موقعیت اجتماعی خانواده .
۶- گروه همسالان .
۷- جنسیت . ( علی قنبری ، ۱۳۸۲،۳۰)
۲-۱۵-۱ ) عوامل موثر بر شکل گیری هویت در تحقیق حاضر
در این تحقیق به تاثیر گذاری عوامل والدین ، نظام آموزشی ، گروه همسالان ، رسانه ، و بازیها پرداخته می شود .که به تعریف نظری هریک می پردازیم
۲-۱۵-۱-۱ ) خانواده(والدین )
به جهت بررسی نقش والدین لازم است که در ابتدا به خانواده یعنی مهد پیدایش والدین و تاثیرات آن بر کودک بپردازیم .
خانواده ، گروه کوچکی از اجتماع است که اعضا آن در یک مکان با هم زندگی می کنند . روابط اجتماعی و روابط بین انسانها که لازمه زندگی اجتماعی است ، اولین بار بطور غیر ارادی در خانواده شکل می گیرد و بدین ترتیب قدم اساسی در پیوستگی افراد به سازمان های مختلف اجتماعی برداشته می شود .
خانواده پس از زاد ولد ، با نگهداری فرزندان خود به صورت گسترده ای جلوه گر می شود . با ایجاد ارتباط متراکم بین اعضا خود کانونی به وجود می آورد که اجزا و عناصر تشکیل دهنده ای چون؛ انس ، الفت ، تعاون ، همکاری ، تسلط ، اطاعت ، تعلیم ، تعلم و مشارکت در امور یک گروه واقعی ، اجتماع را شکل می دهد.(عسکریان ، ۱۳۸۰، ۳۷)
« خانواده هسته مرکزی اجتماع است و نخستین اجتماعی است که شخص در آن گام می نهد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی و تعاون و از خودگذشتگی را در آن فرا می گیرد. خانواده کانون حفظ سنن ملی و اخلاقی و مرکز رشد عواطف و احساسات است.» (صفایی و امامی، ۱۳۷۵، ص ۶)
سازمان ملل متحد (۱۹۹۴) نیز در آمار جمعیتی خود، خانواده را چنین تعریف میکند:
خانواده به مفهوم محدود آن عبارتست از یک واحد اجتماعی، ناشی از ازدواج یک زن و یک مرد که فرزندان پدید آمده از آنها آن را تکمیل میکنند. تعریف دیگری خانواده را شامل مجموعهای از افراد میداند که با هدف و منافع مشترک زیر سقفی گرد هم میآیند. (یونسکو،۱۳۷۶)
خانواده در آیات قرآن
از نظر قرآن اصولاً خلقت انسان ها جفت جفت است و بر حسب فطرت خود در پی یافتن جفت خود، کوشش می کنند و هر کدام با تکنیک مخصوص خود، این وظیفه فطری را انجام میدهند؛ مرد با تکنیک مردانه خود و زن با تکنیک زنانه خود، سرانجام همدیگر را می جویند و کامل می کنند. منطق قرآن در این باره، این گونه است:
۱ـ خداوند میفرماید:
« وَخَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجًا ؛ ما، شما را جفت آفریدیم» (نبأ/۸) .
۲ـ آنگاه مراحل آفرینش را بر میشمارد:
« وَاللَّهُ خَلَقَکُم مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْوَاجًا ؛ خدا، شما نوع بشر را نخست از خاک بیافرید، سپس از نطفه خلق کرد، آن گاه شما را جفت قرار داد» (فاطر/۱۱) .
۳ـ درباره ساختار ازدواج (جفت آفرینی) در نظام آفرینش میفرماید:
« فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ؛ خدای آفریننده زمین و آسمانها برای شما از جنس خودتان ، جفت قرار داد و نیز چهارپایان را جفت آفرید تا با این (تدبیر) خلق شما را بیشمار سازد» (شوری/۱۱) .
۴ـ درباره هدف از آفرینشِ جفت انسانی میگوید:
« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً ؛و یکی از نشانه های الهی آن است که برای شما از جنس خودتان، جفتی بیافرید که در بر او آرامش یابید و با هم انس بگیرید و میان شما، رأفت و مهربانی برقرار ساخت» (روم/۲۱) .
قرآن با این سخنان به فلسفه اساسی تشکیل خانواده اشاره کرده است وآن فراتر ازرفع نیازهای جنسی است وهدفی والاتر رادنبال می کند.خداوند در این باره میفرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ؛خداست که آرامش را بر دلهای مؤمنان فرو فرستاده است»(فتح/۴). بنابراین ملاحظه می شود که خانواده تنها محیط آمیزش جنسی نیست، بلکه محیط آمیزش روحها، جذب و انجذاب باطنی زن و مرد و پر شدن خلأ روحی هر یک از زوجین به وسیله دیگری و به وحدت رسیدن آنها است تا بتوانند کارکرد مناسبی در جامعه داشته باشند.
یکى از کارکردهاى مهّم خانواده، در روزگار اقتدار و اهمیّت آن، کارکرد آموزشى و تربیتى بود و فرزندان درهر جامعه، فرهنگ و اخلاق و ادب و بینش و آرمانهاى خود را قبل از هر جا و بیش از هر چیز، از کانون خانواده دریافت مىکردند، امّا روابط جدید اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى حاکم بر جوامع سبب شد تا این نقش به صورت گسترده از خانواده گرفته شود و به نهادهاى اجتماعى و دولتى واگذار گردد. تا جایى که امروز ، فرزندان از خردسالى در مهدکودک ها، مدارس و… آموزش مىبینند، با فرهنگ مسلّط جامعه پرورش مىیابند و شباهت هاى اندکى، با نسل قبل از خود دارند. و حتى ساعت هایى را که در محیط خانواده حضور مىیابند، با بهره گرفتن از تلویزیون، کامپیوتر و اینترنت، فرصت داد و ستد فرهنگى و تربیتى با یکدیگر را ندارند و باز هم مخاطب پیام هایى هستند که از بنگاهها و مراکز فرهنگى،سیاسى، اقتصادى و… تدارک شده به آنها ارائه شده است.
شایان به ذکر است هنگامی که از خانواده و تاثیرات آن نام برده می شود ، مقصود اصلی تاثیراتی است که والدین ، در شکل دهی شخصیت فرزندان دارند . چرا که"انسان ها (کودکان) در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز, ۱۹۷۶ : ۱۱۹) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم, در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی, قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع, نسبتا مشابه شکل, فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود".و متاسفانه این بهترین مراحل زندگی انسان مورد غفلت جامعه کنونی است.
در این تحقیق تاثر والدین از دو جهت بررسی می شود یکی تحصیلات والدین و دیگری عرق ملی والدین .
بخشی از آگاهی افراد در محیط خانوادگی کسب می شود ، اما مکان آموزشی به ویژه مدارس و دانشگاه ها علاوه بر اینکه محیطی موثر در ارتباط با تعاملات اجتماعی افراد به ویژه با همسالان و همکلاسی ها هستند و در نتیجه موجب شکل گیری هویت آنها می شود ، نقشی تعیین کننده در کسب آگاهی افراد دارند . بنابراین تحصیلات می تواند اهمیت زیادی در هویت افراد داشته باشد ( محمد عبدالهی، محمد عثمان بر ،۱۳۸۵)
عرق در فرهنگ معین به معنی رگ ، ریشه ، اصل و ریشۀچیزی آورده شده است ، اما مفهوم برداشتی از آن یعنی وابستگی و دلبستگی به ارزشهای ملی کشور مد نظر می باشد . وطن دوستی و اعتقاد داشتن به اینکه اصل و ریشه هر کس به کشور و ارزشهای مملکتش وابسته است .
تاثیر گذار بودن والدین در تحقیقات فینی (۲۰۰۱)شلمون اچ شوارتز (۲۰۱۰)آلمال (۱۳۷۵) پورجبلی (۱۳۷۹) منصور حاجی و محمد آزاد عبدالله (۱۳۸۷) پرهیزگار ، محمود نیا و محمدی (۱۳۸۸) و بابایی ( ۱۳۸۹) نیز به انحاء مختلف ، مورد بررسی قرار گرفته است
۲-۱۵-۱-۲ )نظام آموزشی :
نظام آموزشی یک مجموعه پیچیده است که در آن اجزا ء متشکله و زیر نظامها به گونه ای سازمان یافته است تا در اثر تعامل مداوم هدفهای از پیش تعیین شده را تحقق بخشد . ( فریده مشایخ ، ۱۳۸۸، ۳۷) این اجزاء و خرده نظامها تعدد و تنوع بسیاری دارند. که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود.
معلم :
یکی از عناصر عمده ای که تشکل سازمانهای آموزشی بدون آن امکان پذیر نیست ، نیروی انسانی آموزشی آن یعنی « معلم » است . هرچند امر تدریس در زمره حرف قلمداد شده است ، ولی با توجه به عملکرد معلم ، به دور از انتقال دانستنیهای صرف ، می توان امر تدریس را یک هنر تلقی نمود . برخورداربودن از دانش وسیع و معلومات عمیق نمی تواند ، ملاک اصلی برای اشغال پایگاه اجتماعی و مقام معنوی معلم باشد . لذا شرط عمده احراز مقام معلمی ، علاوه بر مستعد بودن فرد برای پذیرش دانستنیهای لازم و در رابطه با شغل « آموزگاری » این است که داوطلب این شغل ، از شرایط خاص دیگری نیز برخوردار باشد . برخورداری معلم از شرایط خاص ، به منظور ایجاد دگرگونیهای لازم در رفتار دانش آموزان و تکمیل استنتاجات او از مفاهیم است ( مصطفی عسکریان ، ۱۳۸۹،۴۷)
مجموعۀ دانش و اطلاعات ، فرهنگ فردی ، مهارتهای فردی و اجتماعی ، مهارتهای شغلی را می توان به صورت کلی صلاحیتهای حرفه ای معلم نامید . چرا که نقش معلم در هر رده و سطحی که از تعلیمات باشد . فقط در تدریس خلاصه نمی شود . بلکه وظیفه ای دیگر به بنام تربیت « متعین » است . تربیتی که متعلم را با کمک به رشد خصلتهای مثبت در راه انسان کامل شدن یاری کند . هرچند تربیت فراگیر قبل از ورود او به آموزشگاه ، در خانواده آغاز می شود . ولی با پایه قرار دادن تربیت خانوادگی نخست آموزش رسمی به تکامل آن می پردازد . از این رو تکمیل آن ، در مسیر تکاملی شخصیت دانش آموز در « تربیت انسانی » از وظایف « آموزگار » است .مسلما در محیط دبستان برای پذیرش در محیط دبیرستان و در دبیرستان جهت پذیرش در اجتماع و در دانشگاه جهت هدایت جمعی و گروهی در اجتماع ، بدین طریق شکل پذیری یک « انسان » به معنی واقعی کلمه بوسیلۀ ایفای نقش معلم در قالب تربیت صحیح امکان می یابد . ( همان ، ۶۰)
برنامه درسی در یک تحلیل شامل : الف ) برنامه درسی قصد شده است که در آن آموزش و پرورش یادگیرندگان به طور عمدی و آگاهانه برنامه ریزی و اجرا میشود . این نوع برنامه از چهار منبع سرچشمه می گیرد.شامل ۱) ادراک کارکردهای واقعی مدارس و کارکردهای ایده آل و مطلوب است یعنی ادراک آن چه هست و آن چه باید باشد ، ۲) محتوا و راهنمای برنامه درسی ، ۳) انواع مواد یادگیری در دسترس و قابل استفاده ، ۴) پتانسیل منابع تاثیر گذار بر مدارس و معلمان و انتظاراتی که از آن ها می رود . این منابع برنامه درسی قصد شده تاثیر بیشتر و قدرتمندی بر یادگیری های دانش آموزان مدارس ابتدایی دارند.( علی تقی پور ظهیر،۱۳۸۷،۲۵)
ب) برنامه درسی پنهان که در آن علاوه بر تفاوت برنامه درسی قصد شده به صورت فرایند آموزشی و پرورشی سازمان نیافته و غیر عمد آموخته می شود و بیشتر شامل تجارب یادگیرندگان از دوستان ، همکلاسان و معلمان خود به ویژه نگرش ها ، عواطف و هیجانات و ارزش هاست.( همان. ص۳۶)
قدرت برنامه درسی پنهان هرگز نباید از نظر تاثیر بر دانش آموزان کمتر انگاشته شود . برنامه درسی پنهان از این نظر که دانش آموزان یاد می گیرند چگونه خود را از جنبه های مختلف در مدرسه ادراک کنند ، تعیین کننده مهم و نیرومندی است .(همان.ص۳۲)