-
-
- بهرهگیری اندک از متخصصین بازاریابی در نهادهای ذیربط صنعت فوتبال برای جذب حامیان مالی .
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- عدم تدوین طرحهای استراتژیک و عملیاتی بازاریابی در سطوح مختلف فوتبال.
- عدم شفاف سازی اطلاعات مالی و اقتصادی باشگاهها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال.
- رعایت اندک اصول ارتباطی مناسب و برانگیزاننده نهادهای ذیربط صنعت فوتبال با حامیان مالی موجود و بالقوه
- برنامه ریزی نامناسب زمانی مسابقات فوتبال
- وجود مشکلاتی در زمینه کمیت و کیفیت پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال
- عدم پخش تلویزیونی تعداد مناسبی از مسابقات فوتبال لیگ حرفهای ایران برای سایر کشورها
- شرایط نامناسب استادیومهای محل برگزاری مسابقات برای تحقق اهداف تبلیغاتی شرکتهای حامی مالی.
عامری وهمکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان موانع جذب حامیان مالی در صنعت ورزش آذربایجان غربی موانع پیش روی حامیان مالی را به چهار دسته تقسیم کرده است.
۱- موانع مربوط به جامعه
(عدم حمایت جراید و روزنامهها، عدم پوشش رسانهای، عدم معافیتهای مالیاتی).
۲- موانع درونی شرکتها
(وقت گیر بودن، مشکلات ارزشیابی اثر بخشی، عدم اطمینان ازسرمایهگذاری).
۳- موانع مربوط به مدیریت ورزش
(کمبود متخصصین بازاریابی ورزشی، عدم بهره گیری از مدیران متخصص، انتقال ضعیف پیام تجاری، عدم وجود استانداردهای مالی و کاری، نبود اماکن و تجهیزات پیشرفتهی تبلیغات).
۴-موانع مربوط به تیمها
(عدم محبوبیت تیمها، عدم استفاده از بازیکنان و مربیان مشهور).
(جماعت و احسانی،۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان اهداف مستقیم و غیر مستقیم حمایت مالی از ورزش در ایران. اهداف مستقیم شرکتها در حمایت مالی را افزایش فروش ذکر کردند. در حالی که اهداف غیرمستقیم؛ اگرچه در نهایت به افزایش فروش ختم میشود، بیشتر بر ایجاد آگاهی و خلق تصویر مطلوب از نشان شرکت تمرکز دارد.
یزدانی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان تحلیل عاملی موانع حمایت ورزشی شرکتها (خصوصی و دولتی) در استان خراسان شمالیپی بردند که موانع حمایت ورزشی شرکتها در استان خراسان شمالی به ترتیب سه عامل مدیریتی-تبلیغاتی، اقتصادی- اجتماعی،و ارتباطی - محیطی تشکیل میدادند.
آزادان و همکاران(۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان بررسی راهکارهای جذب اسپانسرها در فوتبال حرفهای ایران پی بردند که شش عامل (ساختاری- مدیریتی، شرایط تبلیغاتی، مشوقهای حمایتی،بسترسازی حرفهای رسانه ها و خصوصی سازی رسانه ها) را به عنوان راهکارهای جذب اسپانسر در فوتبال حرفهای ایران آشکار ساخت.
حسینی و همکاران در تحقیق خود که در سال ۱۳۹۱ به انجام رسید به بررسی دیدگاه مدیران شرکت های خصوصی درباره حمایت مالی از ورزش به عنوان ابزار بازاریابی پرداختند. آنان با بررسی دیدگاه مدیران ارشد ۶۰ شرکت بزرگ که تا به حال در ورزش سرمایه گذاری نکرده بودند پی بردند که عدم آگاهی مناسب در مورد تاثیرات ورزش بر افزایش محبوبیت شرکت ها، سبب عدم سرمایه گذاری آنان در ورزش شده است.
امیری و همکاران در سال ۱۳۹۱ در تحقیق خود که با هدف تبیین و اولویت بندی موانع فرا روی خصوصی سازی و مشارکت بخش خصوصی در توسعه ورزش انجام گرفت، پی بردند که از دیدگاه مدیران اجرایی، رقابت غیرمستقیم دولت با بخش خصوصی، مقاومت مدیران نسبت به کاهش تصدی دولت به سبب وابستگی شان به بخش دولتی، فقدان امنیت سرمایه گذاری در کشور و استفاده دولت از ورزش به عنوان یک ابزار سیاسی در زمره مهمترین موانع مدیریتی، فرهنگی – اجتماعی، اقتصادی و سیاسی – حقوقی فرا روی خصوصی سازی ورزش در کشور هستند.
بنار و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیق به طراحی مدل؛ ملاک های انتخاب حمایت ورزشی در لیگ برتر کشور ایران پرداختند. آنان پس از بررسی نظر مدیران شرکت های حامی در ورزش پی بردند که ماهیت رشته ورزشی بیشترین تاثیر را بر نظر و ایجاد علاقه در بین مدیران شرکت های حامی را دارد.
مردای و همکاران (۱۳۹۲) که با هدف بررسی موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری خارجی در صنعت فوتبال جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت پی بردند که موانعی بر پیش روی سرمایه گذاری خارجی جهت سرمایه گذاری می باشد که آنان این موانع را به سه دسته کلی تقسیم کردند: دسته اول موانعی اند که ریشه در ساختار اقتصادی کشور دارند؛ دسته دوم موانعی که ریشه در ساختار صنعت ورزش کشور دارند؛ دسته سوم موانعی که ریشه در ساختار نهادهای فوتبال دارند. آنان اعلام نمودند که این موانع تاثیر فراونی بر عدم جذب حامیان مالی خارجی را دارد.
امیرتاش و مظفری(۱۳۹۳) در تحقیق خود که با هدف بررسی شرایط و لزوم ورود باشگاه های فوتبال حرفه ای لیگ برتر به بازار سرمایه انجام گرفت پی بردند که باشگاه های فوتبال حرفه ای لیگ برتر تغییرات لازم را در زمینه ساختار مالی و اداری خود برای ورود به بازار سرمایه ایجاد کنند.
۲-۱۸-۲ مروری بر تحقیقات انجام شده در خارج ازکشور
آمیز و همکاران در تحقیق خود که در ۱۹۹۱ به انجام رسید به بررسی وضعیت شرکت های حمایت کننده در ورزش پرداختند. آنان با بررسی ۲۸ شرکت بزرگ در کشور کانادا پی بردند که شرکت های که در بحث حمایت موفق عمل کردند در بحث تبلیغاتی و مسائل مالی نیز موفق بوده اند. آنان اعلام نمودند که شرکت های که حمایت های خود در ورزش را به صورت یکپارچه انجام داده اند موفق تر عمل نمودند تا شرکت های که در بحث حمایت های مالی در ورزش به صورت یکنواخت عمل نمی کردند.
فراند و پاگز در سال ۱۹۹۶ تحقیقی با عنوان “روش شناسی هماهنگی رویداد و حامی” انجام دادند که نتایج حاکی از آن بود که علامت تجاری یا محصول یا حامی تحت تاثیر تصویر اجتماعی رویداد یا گروه ورزشی قرار میگیرد و حامی میتواند وجهه عمومی خود را به وجهه عمومی رویداد نزدیک کند (فراند و پاگز،۱۹۹۶).
کوپلند، فریزبی و مک کارویل[۱۱۹] با هدف مرور اهداف اسپانسرشیپ ورزشی برای انجام این کار و بررسی جنبه های مختلف آن مطالعهایی با عنوان “درک فرایند حمایت کنندگی از ورزش از دیدگاه یک شرکت” را در سال ۱۹۹۶ در کانادا انجام دادند. آنها نشان دادند که ۵/۶۱% مدیران شرکتهای پرسش شونده، سه عامل آگاهی و شناخته شده بودن رویداد در بین عموم مردم، در معرض دید قرار گرفتن، پوشش تلویزیونی مهم ترین عوامل را در میان سایر عوامل به خود اختصاص داده است. نتایج همچنین نشان میدهندکه بازاریابی از طریق ورزش موثرترین شیوه برای ارائه علامت تجاری و محصول شرکتهای حامی با تقسیمات خاص هدف میباشد. به علاوه میزان فروش یکی از سه شاخص مهم تعیین کننده موفقیت شرکت حامی مالی است. لازم به ذکر است که بر اساس نتایج این محققان مهمترین معیارهای انتخاب به ترتیب اولویت شامل موارد زیر میباشد:
- انحصاریت
- افزایش آگاهی عمومی
- تقویت وجهه عمومی شرکت حامی
- تبلیغ در محوطه برگزاری رویداد
- دسترسی به تماشاگران هدف
- افزایش فروش
- امکان و توانایی کمی سازی نتایج
- پوشش تلویزیون ملی
- ارتباطات عمومی
- پوشش محلی رسانه های نوشتاری
کوپلند و همکارانش مشخص ساختند که حامیان علاقهمند هستند در رویدادهایی که آنها را قادر به دستیابی به بخشهای ویژه بازار هدف برای حداکثر فروش سازند، سرمایهگذاری کنند، آنها همچنین معتقدند که پوشش رسانه ایی رویدادها یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران برای حمایت از رویدادهاست(کوپلند،۱۹۹۶).
تویتز و کاروتز[۱۲۰] در سال ۱۹۹۸ تحقیقی را با عنوان “کاربرد عملی تئوری حمایت مالی: مدرک تجربی از باشگاه راگبی انگلیس” انجام دادند و مهم ترین عوامل برانگیزاننده را برای حامیان افزایش شناخت عمومی حامی در محل مورد نظر، ارتقای ادراک عموم از شرکت حامی، ارتقای تصور عمومی از شرکت حامی، افزایش آگاهی بازار هدف، ارتقای ارتباط کارکنان شرکت حامی و افزایش انگیزش کاری در آنها، افزایش فروش، برقراری ارتباطات بیشتر بازرگانی و تجاری، افزایش توجه رسانه ای، مهمان نوازی(تکریم افرادی که با شرکت در ارتباط هستند). افزایش تعاملات اجتماعی حامی با عموم مردم و اهداف فردی به مفهوم انگیزش سرگرمی را معرفی مینماید(تویتز و کاروتز،۱۹۹۸).
هردن و هندریک (۲۰۰۱) در تحقیقی که با هدف بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری بر جذب حامیان مالی در ورزش آفریقای جنوبی به این نتیجه رسیدند که وجود برنامه های رسانه ای از جانب تیم یا سازمان مورد حمایت قرار گرفته مهمترین عامل در جذب اسپانسر بر ورزش می باشد.
در مقاله دیگری که سال ۲۰۰۲ توسط ینگ فان[۱۲۱] با عنوان “حمایت مالی رویداد در چین”[۱۲۲] با هدف فهمیدن اینکه چطور و چرا شرکتهای بین المللی حمایت مالی رویداد در چین را بر عهده میگیرند و مزایا و مشکلات آنها در طول این فرایند چیست انجام شد. که نتایج زیر حاصل شده است:
شرکتهای بین المللی در چین در حال حاضر با رقیبانی نه تنها از شرکتهای خارجی بلکه از شرکتهای داخلی مواجهه شدهاند و از طرفی ارتباطات از طریق تلویزیون و روزنامه گران تر و کم اثرتر از حمایت مالی شدهاند. یافته های این تحقیق نشان داد که بازاریابی رویداد اگر هماهنگ با دیگر عناصر بازاریابی باشد میتواند چارهی خوبی برای شرکتها باشد . حمایت مالی از رویدادهای فرهنگی محلی، موزیک و ورزشهای مردم پسند خیلی موثرتر هستند(ینگ فان،۲۰۰۲).
بنت، هنسون و ژانگ[۱۲۳] در سال ۲۰۰۲ مطالعه ایی با عنوان “حمایت مالی در ورزشهای رزمی” انجام دادند به اعتقاد آنها رشته های ورزشی پتانسیل بسیار بالایی برای اینکه از طرف شرکتها مورد حمایت مالی واقع شوند را دارا میباشند(بنت، هنسون و ژانگ،۲۰۰۲).