ترازنامه ، صورت حساب سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع
هر یک از صورتهای مالی اساسی ذکر شده، انواع مختلفی از اطلاعات را فراهم می کند که هدف آنها ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. هم چنین یک مجموعه کامل از صورتهای مالی نشان می دهد که نکاتی در مورد اطلاعات کمی و کیفی در آن نیست اگر چه برطبق قوانین، شرکتها ملزم به ارائه اطلاعات بیشتر در مورد معاملات شرکت، عوامل مخاطراتی که شرکت ممکن است با آنها روبرو شود و توضیحاتی در مورد وضعیت مالی و نتایج عملیات هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴-۱ ترازنامه[۳۸]
تمرکز اصلی این پژوهش بر ترازنامه میباشد. ترازنامه وضعیت مالی شرکت را در یک زمان مشخص نشان می دهد که عناصر پایه ای آن شامل موارد زیر است:
دارائیها – حقوق یا سایر راه های دسترسی به منافع آتی اقتصادی کنترل شده توسط یک واحد تجاری که در نتیجه رویدادها و معاملات گذشته بوجود آمده اند.
بدهیها- تعهدات یک واحد تجاری که منتقل کننده منافع اقتصادی هستند و در نتیجه رویدادها و معاملات گذشته بوجود آمده اند.
حقوق صاحبان سهام: دارائی خالص، سودهای باقیمانده در دارائیهای یک شرکت محسوب می شوند که پس از کسر تعهدات آن باقی می ماند.
در حالی که تعاریف بالا واضح و صریح به نظر می رسند سوالات و مسائل بسیاری در مشخص ساختن اینکه کدام اقلام باید در ترازنامه ارائه شوند مطرح است. علاوه بر این سوالاتی در رابطه با این مساله بوجود می آید که آیا اقلام خاصی که در ترازنامه ارائه میشوند باید به عنوان تعهدات گزارش شوند یا در حقوق صاحبان سهام منعکس شوند. شاید فراگیرترین سوال این باشد که آیا در تصمیم گیری در مورد اینکه کدام دارائیها و بدهیها باید در ترازنامه ارائه شوند، باید به آن دسته دارائیها و بدهیها توجه کرد که قانوناً توسط شرکت کنترل شده اند یا به آن دارائیها و بدهیهایی که شرکت را در معرض مخاطرات و مزایا قرار می دهد.
اصول پذیرفته شده حسابداری(GAAP) [۳۹] فعلی بطور کامل برای مشخص ساختن اینکه چه اقلامی باید در ترازنامه قید شوند به رویکرد کنترلی تکیه دارد. بنابراین حتی هنگامی که اغلب مخاطرات و مزایای یک دارائی به طرفین دیگر تعلق دارند شرکت کنترل کننده، دارائی را در دفاتر خود ثبت خواهد کرد. علاوه بر این یک شرکت که حق رای کنترل کننده در یک شرکت دیگر دارد عموماً آن شرکت را تلفیق می کند حتی اگر حق کنترل کننده اش اقلیتی از کل سرمایه را نشان دهد.
در حالی که تمرکز بر کنترل بطور کلی امری استوار و سازگار است. تجزیه و تحلیلهای مختلفی وجود دارد که برای تشخیص طرف کنترل کننده مورد استفاده قرار می گیرند. شاخصهای مشترک کنترل یک تجزیه و تحلیل قانونی است که توانایی برای اداره استفاده از دارائی مورد بحث یا در شرایط تلفیق، کنترل رای گیری را مورد توجه قرار می دهد. هر چند نمونه هایی وجود دارند که در آنها تجزیه و تحلیل قانونی کنترل مشهود نیست و بنابراین مورد استفاده قرار نمی گیرند. به عنوان مثال تصمیم گیری در مورد اینکه آیا تلفیق در مورد شرکتها با اهداف خاص (SPEs)[40] انجام می گیرد یا خیر در این حیطه جای میگیرد. پیش از انرون[۴۱] و سایر رسوائیهای شرکتها، بسیاری دریافتند که شاخصهای مشترک کنترل در مورد شرکتها با اهداف خاص (SPEs) به خوبی کار نمی کند، عمدتاً بخاطر اینکه بسیاری از این شرکتها فعالیتهای مهم در تشکیلات خود را از قبل برنامه ریزی می کنند، بنابراین کنترل حق رای نامربوط تلقی می شود. تحت دستورالعملهای حسابداری اخیر برای شرکتها با اهداف خاص (SPEs) تجزیه و تحلیل مخاطرات و مزایا بدین منظور صورت می گیرد که کدام اقلام در این شرکتها باید در تلفیق آورده شوند.
موضوع دیگری که بطور فراگیر بر چگونگی ارائه شدن دارائیها و بدهیها در ترازنامه تاثیر می گذارد این است که آیا دارائیها و بدهیها باید بطور جداگانه در صورتهای مالی آورده شوند یا خالص شوند. این مساله به ویژه در اغلب قراردادهایی که برای دو شریک حقوقی را فراهم می کند که به عنوان دارائیها تلقی می شوند مهم است . مشابه سوالات مربوط به کنترل در برابر مخاطرات و مزایا، گزارش خالص یا ناخالص، هر دو می توانند اطلاعاتی را فراهم کنند که برای سرمایه گذاران مفید است.
هر چند گزارش خالص به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا دریابند که در واقع شرکت بیش از این در معرض تغییرات کامل در ارزش دارائی قرار نمی گیرد چرا که بخشی از مخاطرات و مزایای، مربوط به خریدار انتقال داده شده است.
۲-۴-۲ صورتهای مالی اساسی دیگر
سه صورت مالی اساسی دیگر هر کدام شیوه تغییرات در اقلام مختلف ترازنامه را از یک دوره به دوره دیگر توصیف می کند. صورتحساب سود و زیان منعکس کننده درآمدها و هزینه های دوره می باشد که در نهایت منجر به سود یا زیان می شود. در نتیجه هدف این صورتحساب این است که به میزان و روشهایی دست یابد که در آن حیطه، دارائی خالص یک شرکت از تمامی منابع به غیر از معاملات با مالکان طی یک دوره، افزایش یا کاهش می یابد. طی سالها جنجالهای بسیار زیادی در مورد اینکه چه چیز باید در صورتحساب سود و زیان قید شود بوجود آمده است. این جنجال تا حدود زیادی در پی این حقیقت است که می بایست بر درآمد خالص (اغلب به عنوان اندازه گیری هر سهم در نظر گرفته شده است) بیش از هر ویژگی دیگری بر ارزیابی عملکرد تکیه شود.
به علت ماهیت مکمل و منسجم ترازنامه و صورت حساب سود و زیان انتخاب شیوه حسابداری برای یکی از صورتهای مالی، برای صورتهای مالی دیگر مفاهیم ضمنی دربردارد. یکی از مهم ترین و به روزترین مثالها برای نشان دادن چنین تعارض هایی مربوط به استانداردهای اخیر است که به رسمیت شناختن دارائیها و بدهیها را در ترازنامه به ارزش متعارف آنها را توصیه می کند. انتقال ارزشهای متعارف به ترازنامه هم چنین ملزم به یک تصمیم گیری است و آن این است که آیا تغییرات تحقق نیافته در این ارزشهای متعارف در صورت حساب سود و زیان گزارش می شوند یا خیر. سودها و زیانهای تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش دارایی ها و بدهی ها که اساسا به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری می شود آنهایی هستند که مستقیما به حقوق صاحبان سرمایه منظور می شوند و تا هنگامی که دارایی ها و یا بدهیهای مربوط به آنها فروخته و یا تسویه نشده است به درآمد و یا هزینه جاری منظور نمی گردد (از قبیل درآمدها و هزینه های ناشی از تجدید ارزیابی دارایی های ثابت مشهود).
طرفداران شیوه شمول کلی برای تعریف درآمد خالص چنین استدلال می کنند که منظور کردن سودها و زیانهای تحقق یافته و تحقق نیافته بطور توام در درآمد خالص مناسب است چرا که این اطلاعات استفاده کنندگان را برای پیش بینی بهتر عایدات یا گردش وجوه توانا میسازد. هر چند سایرین به این نکته اشاره می کنند که ثبت سودها و زیانهای تحقق نیافته در صورت سود و زیان منجر به افزایش در تغییرپذیری سود سهام می شود به گونه ای که پیش بینی سود سهام و یا جریان وجوه نقد از قابلیت پیش بینی کمتری در آینده برخوردار می شوند. جایگزین گزارش سودها و زیانهای تحقق نیافته به عنوان قسمتی از درآمد خالص این است که گزارش این تغییرات در صورت سود و زیان جامع که در قسمت حقوق صاحبان سهام در ترازنامه طبقه بندی می شود نشان داده می شود هنگامی که از طریق فروش دارایی ها و یا تسویه بدهی ها تحقق یابند.
صورتحساب تغییرات در حقوق صاحبان سهام، اطلاعاتی را منعکس می کند که در آنها دارائیها و بدهیها به علت معاملات با مالکان طی دوره تغییر کرده اند مانند پرداخت سود سهام، انتشار خرید و فروش سهام، معاملات سهام در ادغام و خرید و اقلامی که به عنوان درآمد جامع دیگر طبقه بندی شدهاند.
۲-۴-۳ یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی و گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی صاجبان سهام (MD&A) [۴۲] و سایر افشاءها
صورتهای مالی اساسی اغلب به تنهایی اطلاعات کافی را برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری فراهم نمی کند. مفهوم بیانیه هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) در مورد نحوه ارائه صورتهای مالی اشاره می کند که برخی اطلاعات مفید از طریق صورتهای مالی به نحو بهتری فراهم می گردند و برخی از طریق یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی یا اطلاعات مکمل یا سایر شیوه هایی گزارشات مالی به نحوه بهتری فراهم می شود یا میتوان گفت که تنها از این روش فراهم ساختن آنها ممکن است. هدف از این افشاءها در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی فراهم ساختن اطلاعاتی است که ترازنامه، صورت حساب سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد قادر به ارائه این اطلاعات نیستند.
علاوه بر این اگر چه یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی اطلاعات بیشتری را فراهم می کنند که در صورتهای مالی اساسی فراهم نمی شوند ولی آنها بطور کلی توصیفی از فعالیتهای تجاری که دارای اهمیت کیفی هستند را ارائه نمی دهند، با درک این موضوع که چنین اطلاعاتی به اندازه اطلاعات در صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی مهم است، کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC)، شرکتها را ملزم کرده است تا این اطلاعات را تحت عنوان گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه کنند. گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام می بایست شامل رویدادهای مهم مالی، الگوهای رفتاری شرکت، ابهامات و رویدادهای احتمالی و همچنین توضیحات ارقام کلیدی صورتهای مالی باشد.
این افشاءها شامل رویدادهایی است که محتمل به نظر می رسند و بر عملیات شرکت یا نقدینگی در آینده نزدیک تاثیر می گذارند و سایر اطلاعاتی که برای تصمیم گیری سرمایه گذاران با اهمیت است.
گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام اهمیت زیادی در افزایش شفافیت چگونگی اجرای عملیات شرکت و هم چنین این افشاءها برای سرمایه گذاران امکان ارزیابی وضعیت شرکت را به شکل بهتری فراهم می کند که باعث ارائه اطلاعات مفیدتر برای تصمیم گیری سرمایه گذاران میشود. گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی هم چنین یک فرصت منحصر به فرد را برای سرمایه گذاران فراهم می کند تا درک اجرای عملیات عملکرد مالی و شرایط و وضعیت شرکت را که در صورتهای مالی اساسی نشان داده شده و یا پنهان مانده است را آسانتر کند. بعلاوه روندهای با اهمیت و مخاطراتی که در گذشته شکل گرفته اند و یا بطور نسبتاً معقولی احتمالاً در آینده شکل خواهند گرفت را نشان می دهد. به علت اهمیت یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی و سایر افشاءهای مالی شامل شده در گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی در فراهم آوردن اطلاعاتی که توسط خود صورتهای مالی اساسی فراهم شده است، سوالاتی از قبیل اینکه چه اقلامی باید در ترازنامه قید شوند و چه اقلامی نشوند و آیا شفافیت کافی در گزارش حاصل شده است یا خیر، باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
شفافیت کافی را می توان به بهترین نحو بر حسب نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی مورد سنجش قرار دارد. به منظور دستیابی به این اهداف، گزارش مالی شفاف، گزارشی است که به منظور دستیابی به مخاطرات مربوط، مزایا، حقوق و تعهدات مرتبط با شیوه ها برای سرمایه گذاران فراهم کند. این نکته مهم به نظر می رسد که شفافیت همیشه به شرط ارائه اطلاعات بیشتر بهبود نمی یابد، بنابراین برخی بر سر این موضوع بحث می کنند که شفافیت بیشتر و گسترده تر از قید کردن تمامی موارد در ترازنامه ناشی می شود در نتیجه با حذف شیوه های خارج از ترازنامه، قید کردن موارد بسیار در ترازنامه موجب درک کمتری از تفاوتها میان حقوق و تعهدات مرتبط با هر یک از اقلام گزارش شده گردد.
گفتار چهارم
۲-۵ فروپاشی انرون[۴۳] مقدمه ای برای تحول در وضع قوانین و استانداردهای مرتبط با معاملات خارج از ترازنامه
۲-۵-۱ آنچه برای انرون اتفاق افتاد!
در آغاز سال ۲۰۰۱ شرکت انرون از یک ارزش ۶۰ بیلیون دلاری در بازار برخوردار بود که آن شرکت را به عنوان هفتمین شرکت بزرگ دنیا طبقه بندی می کرد و به عنوان مبتکرترین شرکت در ایالات متحده آمریکا جایزه مجله فورچون[۴۴] را از آن خود کرد.
با وجود این در پایان سال ۲۰۰۱ شرکت انرون طی چند ماه دچار فروپاشی شد و در فهرست حمایت از شرکتهای ورشکسته قرار گرفت. فروپاشی انرون بزرگترین ورشکستگی شرکتی را تا آن زمان رقم زد. سقوط انرون باعث تعجب همه شد. از کارمندان و سرمایه گذاران گرفته تا تحلیل گران و اعتبار دهندگان. اما چطور هفتمین شرکت بزرگ در بین ۵۰۰ شرکت فورچون به ورطه ورشکستگی سقوط کرد و از هم فروپاشید.
اخبار بد منتشرشده، افشاء اطلاعات روابط مالی مبین وجود تضاد منافع، تحقیق و تفحص کمیسیون بورس و اوراق بهادار و سقوط سهام شرکت از بالای ۳۰ دلار به ۲۰ دلار موجب ایجاد بحران در شرکت شد. بسیاری از شرکای تجاری شرکت به دلیل احساس وجود ریسک اعتباری، از معامله با آن امتناع کردند. انرون به منظور رفع بحران به ناچار سعی کرد با رقیب همشهری خود داینرجی [۴۵] ادغام شود. در ۸ نوامبر خبر بد دیگری در بازار منتشر شد. ارائه مجدد سودهای مربوط به سالهای ۱۹۹۷ به بعد در صورتهای مالی فصلی شرکت منجر به کاهش ۲۰ درصدی (۵۸۶ میلیون دلار) سودهای مزبور شد. قسمت عمده کاهش مزبور در نتیجه حسابداری نادرست معاملات شرکت با شرکت هایی بود که توسط مدیران خود شرکت اداره می شدند. صورتهای مالی مزبور منجر به افشای اطلاعات روابط ناصحیح مالی انرون با شرکتهای مزبور گردید. گزارش مزبور تیر خلاصی بر انرون بود. داینرجی از ادغام با انرون منصرف و در دوم دسامبر، نزدیک به ۶ هفته بعد از اولین بحران، انرون وارد ورشکستگی شد. واقعه مزبور بسیار عجیب بود. تا یک سال قبل با توجه به معاملات، انرون هفتمین شرکت بزرگ بورس آمریکا بود. نزدیک یک سال پیش قیمت سهام شرکت به ۹۰ دلار رسیده بود و از این شرکت بعنوان یکی از تحسین برانگیزترین شرکتهای بورس یاد می شد. سقوط انرون منجر به تحقیق و تفحص کمیسیون بورس و اوراق بهادار، دادگستری، شش کمیته از کنگره و شکایات متعددی توسط سهامداران شرکت شد. نتایج بررسی های کمیته هیئت مدیره مشخص کرد که بخش قابل ملاحظه ای از سود چهار سال گذشته شرکت دستکاری شده است. انگشت اتهام به سمت مدیران ارشد شرکت، آرتور اندرسن حسابرس شرکت، هیئت مدیره، کمیته های نظارتی مختلف شرکت و موسسه حقوقی وینس و الکینز[۴۶] بود که رفع و رجوع معاملات بحث بر انگیز شرکت را بر عهده داشتند. شرکت نه تنها اقدام به دستکاری صورتهای مالی خود کرده بود بلکه فعالان داخلی آشکارا به رغم اعلام صحت و سلامت وضعیت مالی شرکت اقدام به فروش سهام و حق امتیازهای خود کرده بودند(حساس یگانه و نادری، مجله حسابدار شماره ۱۹۲-۱۹۳-اسفند و فروردین ۱۳۸۶ و۱۳۸۷ ، ص ۵۳-۵۴).
۲-۵-۲ تاریخچه انرون:
انرون در جولای ۱۹۸۵ از ادغام دو شرکت Omaha – based Inter northو Hoston Natural GAS بوجود آمد. آقای کنت لی که یک اقتصاددان انرژی بود مدیر اجرایی انرون شد. در بازارهای انرژی بخصوص در بازار انرژی الکتریسیته از آنجایی که دارای نوسانات بسیاری است تجارت انرون بسوی دلالی و مبادله الکتریسیته و دیگر انرژیهای سودمند و مفید گسترش پیدا کرد.
نوسانات این گونه بازارها، استراتژی کلیدی برای انرون بود. به این صورت که انرون زمان وپولش را در راهروهای کنگره و سنا برای دسترسی به آنچه بطور سنتی عموم مردم در بازارهای خدماتی خواستار آن بودند، سرمایه گذارای می کرد، بعضی از مدیران رده بالای انرون دائماً حامیان سیاسی حزب جمهوریخواه آمریکا بودند. انرون به حمایت دولت فدرال برای اجازه فروش انرژی نیاز داشت بر طبق آمار مرکز پاسخگویی احزاب سیاسی در سالهای ۲۰۰۱ – ۱۹۸۹ انرون نزدیک به ۶ میلیون دلار برای حزبهای دولت فدرال خرج کرد.
شرکت انرون یکی از اولین شرکتهای انرژی بود که به مبادله از طریق اینترنت، ارائه سرویس مجانی که حجم زیادی از مشتریان را جذب می کرد روی آورد. زمانیکه انرون محصولاتش را به صورت آن لاین (on line) ارائه داد، در مدت ۳ سال حجم معاملات تجاری آن که به ۸۸۰ بیلیون دلار رسید اما انرون در مورد اینکه آیا این عملیات واقعاً پولی را به داخل شرکت می آورند سکوت کرده بود. در همین زمان، عقیده بر این بود که انرون شروع به استفاده از تکنیکهای پیچیده حسابداری برای بالا نگه داشتن قیمت سهام خود کرده بود.
نقش آرتور اندرسن:[۴۷]
آرتور اندرسن «یکی از ۵ موسسه برجسته حسابرسی» حسابرس شرکت انرون بود. وقتی رسوایی بر ملا شد، آقای دیوید دانکن[۴۸] مدیر حسابرسی شرکت انرون دستور داد که هزاران اسناد و مدارکی که در ارتباط با تبانی و یا سوء ظن ناشی از روابط فی مابین بود را از بین ببرند.
در کنار موانعی که دادگاه و قانون برای اندرسن بوجود آورده بودند، اندرسن هم چنین با مسئولیتهایی مواجه شد که به طور نامناسبی مشارکت خارج از ترازنامه شرکت انرون را که به وسیله شرکتها با اهداف خاص (SPEs) اعمال می شد، ثابت می کرد و نشان می داد که شرکت از ابزارهای غیر قانونی برای پنهان کردن ضررهایش از سرمایه گذاران استفاده می کرد.
فلوچارت صفحه بعد نشان می دهد که چطور شرکت انرون از شرکتها با اهداف خاص (SPEs) برای اینکه بدهیهای خارج از ترازنامه خود را نشان ندهد، استفاده می کرد.
آن چیزی که انرون به اشتباه انجام می داد این بود که آنها بطور واضح تلاش می کردند که از طریق دستکاری ساختار سرمایه شرکتها با اهداف خاص(SPEs) کسب درآمد کنند و همچنین پنهان کردن ضررها و نداشتن شرکای مستقلی که اقدام به افشاء معاملات فی مابین کنند و دست آخر نشان ندادن مخاطرات در صورتهای مالی خود.
انرون چگونه از شرکتها با اهداف خاص برای تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کرد.(شکل۱-۱)
شرکتهای گروه
م: میلیون
۵۰% سهام
۱۱۰ م دلار سهام
سهام ممتاز قابل تبدیل
قرض به انرون
شرکتها با اهداف خاص ۱و۲و۳و۴
شرکتهای وابسته
انرون
۲/۱ بیلیون دلار سهام انرون
دارئیهای انرون و ۵۰% سهام